۱۳۹۱ مهر ۱۳, پنجشنبه

 

عممانم آرزوست
یعنی سه چهار ساعته دارم به ارتباط این تندیس و معماری فکر می کنم. به خودم میگم چون به عنوان جایزه  برای یک مسابقه طراحی ، دیزاین شده نمی تونه هرتکی باشه ...
تندیس داره لحظه ای رو نشون می ده که نهنگی(از جنس سنگ)   داره توی آب(چوب) فرو میره، خیزی چهل و پنج درجه به سمت اعماق بر داشته و پر قدرت و با شتاب تا لحظاتی دیگه از افق ناپدید می شه، پیش خودم میگم احتمالن میخواد هجومی سریع و قاطع رو به سمت ناشناخته ها و حقایق پنهان نشون بده: شکار لحظه ای شکننده از حرکتی محکم. آیا اقیانوس نشانگر هستی و نهنگ سمبل معماریه؟ و این معماریه که می خواهد لایه های زیرین هستی رو واکاوی کنه؟.شاید داره ژرفناکی افق های هستی شناسانه رو در زندگی انسان مدرن استحاله می کنه که معماری ای حقیقت یاب- که نود درصدش زیر آبه و ده درصد نشمینگاهش بالا تر از آب قرار داره- عزمی دمر رو برای جستجو ارائه کرده.. یا دریا نشونه ای از معماریه و نهنگ ها معمارا هستند؟ خب این سوال پیش میاد پس چرا معمار مربوطه که در بحر معماری غوطه وره پشتشو علم کرده داره نشون ما می ده؟ چرا کله شو از آب بیرون نکرده؟ یعنی تندیس کله ماهی هم موجود بوده؟ یعنی کله ماهی رو به نفر اول دادند؟ تا جایی که من دیدم این طور نبوده یه چیزای  قلمبه شکل دو تکه ای  دست اونا بود،که خیلی خوبییت نداشت به اونا زل بزنم.با این اوصاف ای کاش سرش رو به ما می دادن.حداقل می شد تو چشاش نگاه کرد و یه چیزایی فهمید...
شاید جایزه می خواست رویکرد خاصی به معماری آیرو دینامیک و منحنی و زاهاحدید و اون ورا داشته باشه که ازآب و ماهی و اینها داره استفاده می کنه ، یه جور هدف گیری هوشمندانه واستراتژی سبک سازانه که خیلی زیر پوستی داره عنوان می شه ، بلخره می دونیم هر مجله و جایزه ای دهنشون یه مزه ای داره وهر کدومشون جهت گیری های خاص خودشونو دارن. با این اوصاف شاید سری های بعد می باید تندیس های جذاب تری از منحنی های اشتها آور تری رو انتظار داشته باشیم.

( هی از سرم می گذره که چرا هیچ وقت سرش به ما نمیرسه؟ یعنی سرش از سر ما زیادیه که همیشه سرش رو می خورن تهش به ما میرسه؟)

شاید طنزی عمیق در مورد فرو رفتن/کردن داره؟ آیا دمش تمثیلی از دسته است؟آیا صحبت از طعنه ای زیرکانه به رابطه ی دو سویه معمار و کارفرماست؟
سنگی بودنش آیا اشاره ای داره به معماری رنسانسی و مرمرتراشی های میکل آنژ، یا صرفا خواسته با یک متریال ساختمانی شکلی غیر ممکن رو بسازه و کل بخوابونه و هل من مبارز بطلبه؟
واقعن این شرکت ساخارا که نوشته طراح و سازنده این تندیسه چقدر زبردست با مفاهیم هرمنوتیکی ماهی و آب دست و پنجه نرم کرده: یه پاش تو تاریخ، یه پاش تو عرفان، یه پاش تو فرم، قیامت کرده لامسسب.

پی نوشت:
 کاپیتان رو که بعد از سالها دویاره پیدا کردم برام نوشته که" ماهی از سر بگندد نی ز دم "ودوباره بر عمق تئوریک مساله افزوده . در ادامه هم اشاره ای کرده به این که این دم می تونه دم یک پری دریایی باشه...  که البته نظر دوم ایشان به نظر بنده نزدیک تر است.

۲ نظر:

  1. منکه نمی دونم جایزه مال چه سالیه(شرلوک هلمز وجودمم کم کاری می کنه) اینِ که اگه امسال جایزه رو دادن، قطعن(عجب قطعیتی دارم!!!) نظر به سال نهنگ داشتن.(اینجوری اگه سال پیش میبردی الان باسن خرگوش داشتی)

    پاسخحذف
  2. هل من مبارز :))
    یاد درسای تاریخ اوایل اسلام و حضرت حمزه افتادم. مدرسه محمد رسول ا... نشونمون داد یکی ا معلما می گف اون عموی پیامبر یه تنه باعث می شد بد خواه ها به اصطلاح الان خایه کنن
    میگف حمزه اوقات فراخت اش رو می رفت صحرا با شیر ها کشتی میگرفت
    هیچ وقت نفهمیدیم یارو ا کجا نون می خورد و تو عربستان شیر از کجا پیدا میکرد جا حریف تمرینی

    پاسخحذف